طراحی، ساخت و تولید > ساخت بدنه خودرو | BIW (Body in White Manufacturing)

می آموزیم:
بررسی اثرات هندسه دورریز بر خواص مکانیکی قطعه تولیدی در فرآیند کشش عمیق با استفاده از روش المان محدود معکوس و شبکه عصبی مصنوعی
کسری احمدی درزیکلایی منصور شاملوفرد احمد عاصمپور
چکیده
فرآیند کشش عمیق برای شکل دهی ورق های فلزی بسیار مهم است و در بسیاری از صنایع از جمله خودروسازی، هوافضا و ... کاربرد فراوانی دارد. کیفیت قطعات در این روش به عوامل متعددی مانند خواص ماده، هندسه قالب و پارامترهای تنظیمی فرآیند بستگی دارد. تنطیم نامناسب هریک از این پارامترها باعث ایجاد عیوب مختلفی ازجمله پارگی، چروکیدگی و یا گوشوارهای شدن میشود. هدف از این تحقیق بررسی اثرات هندسه دورریز در کیفیت محصول نهایی در فرایند کشش عمیق میباشد. در این پژوهش، از روش المان محدود معکوس بر پایه تکنیک تاکردن و شبکه عصبی مصنوعی برای بررسی اثرات هندسه دورریز در کیفیت محصول نهایی استفاده میشود. متغیرهای مورد مطالعه شامل نازکشدگی (کرنش ضخامتی) در مرکز و دیواره قطعه میباشد و در مقابل تخمین بلانک اولیه و اثرات هندسه دورریز که شامل طول ناحیه ورقگیر و شعاع فلنج است به عنوان متغیرهای خروجی در نظر گرفته میشود. در این تحقیق، ابتدا فرآیند کشش عمیق با استفاده از روش المان محدود معکوس برای یک قطعه فنجان دایرهای و مربعی مدلسازی میشود و با نتایج حاصل از حل اجزاء محدود مستقیم صحه گذاری میشود. سپس با استفاده از داده های جمع آوری شده از روش اجزاء محدود معکوس به ایجاد یک شبکه عصبی مصنوعی برای خروجی های فرآیند پرداخته میشود. بررسی نتایج حاصل از مدل توسط شبکه عصبی مصنوعی ایجاد شده نشان از سرعت و دقت بالای این مدل در تخمین خروجها در فرآیند کشش عمیق دارد.
1- مقدمه
امروزه با افزایش فناوری و افزایش بازار رقابت جهانی، اغلب صنایع تولیدی قطعات فلزی از جمله صنایع خودروسازی به دنبال تولید قطعاتی با کیفیت بهتر، کمترین دورریز همراه با کاهش مراحل، زمان و هزینه تولید هستند. در میان روش های شکلدهی ورقهای فلزی، فرآیند کشش عمیق به دلیل تولید قطعات پیچیده و کیفیت قطعات تولیدی بالا مورد توجه زیادی قرار گرفته است[1].
همچنین اثرات هندسه ی دورریز[1] در طول پروسه شکل دهی فلزات در کیفیت محصول نهایی بسیار تاثیر گذار میباشد. منظور از دورریز میزان ماده ی اضافی است که پس از شکل دهی با عملیات آرایش[2] به دور ریخته میشود. علاوه بر دورریز، شرایط مرزی نیز نظیر نیرو و اصطکاک در ناحیه ورقگیر[3] تاثیر بسیار زیادی روی شکل پذیری و کیفیت محصول نهایی در تولید قطعات خودرو دارد. یک طراحی مناسب از هندسه ی دورریز میتواند اثرات مفید زیادی روی حذف مشکل پارگی و چروکیدگی در قطعه، صرفه جویی در مواد مصرفی، کاهش هزینه و ... داشته باشد.
باتوز و همکارانش[2]، روش عددی جدیدی را برای بهینه سازی شکل بلانک اولیه که نقش مهمی بر روی کیفیت قطعه سه بعدی نهایی که توسط کشش عمیق ورقهای نازک بدست میآید، ارائه کردهاند. در این روش ابتدا به بیان یک روش المان محدود معکوس غیرخطی مبتنی بر اصل کار مجازی پرداخته است و همچنین یک الگوریتم بهینه سازی تکامل یافته را ارائه میدهد. سپس این روش را در بهینه سازی شکل بلانک در کشش عمیق یک فنجان مربعی بکار میگیرد. عاصمپور و همکارانش[3]، با استفاده از کاربرد روش المان محدود معکوس یک بلانک بهینه برای هندسه های سه بعدی در فرآیند شکل دهی فلزات پیش بینی کرده اند. در این روش با استفاده از مفهوم تاکردن هندسه سه بعدی به یک مسأله دو بعدی تبدیل میشود و با پیاده سازی تئوری تغییر شکل کلی [4] و به حداقل رساندن انرژی روی المانهای تاخورده، موقعیت گره ها و شکل بلانک اولیه را میتوان بدست آورد. دبری و همکارانش[4]، با استفاده از روش المان محدود معکوس به طراحی و بهینهسازی سطوح دورریز پرداختند. در این پژوهش، چندین پارامتر هندسی مرتبط با سطوح دورریز بعنوان قید و تعدادی تابع هدف برای قطعه کار تعریف میشود، سپس این پارامترهای هندسی، بهینه میشوند تا از حداقل مواد استفاده شود و بهترین شکل پذیری بدست بیاید. همچنین به مقایسه عملکرد و کارآیی دو الگوریتم [5]FSQP و [6]RSM میپردازند. نتایج عددی نشان میدهد که این طراحی به سرعت به سمت یک راه حل بهینه همگرا میشود و همچنین روش RSM بدون محاسبه گرادیان با ثباتتر و کارآمدتر از روش FSQP به نظر میرسد.
لین و چانگ[5]، یک سیستم هوشمند مبتنی بر شبکه عصبی برای ابزار خمش ورقهای فلزی ارائه داده اند. آنها مدل یادگیری را با توجه به ویژگی های مشکل خود به دو دسته تقسیم کردند، مشخصات دیجیتالی و مشخصات شرطی که از مشخصات شرطی به عنوان یک مدل یادگیری استفاده میشود. رافینی و همکارانش[6]، از یک شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از روش المان محدود برای به حداقل رساندن برگشت فنری[1] در یک فرآیند شکلدهی کانال استفاده کردهاند، آنها عوامل متعددی مانند خواص مواد، ضخامت ورق، شرایط روانکاری و هندسه ابزار در نظر گرفتند و از الگوریتم پسانتشار خطا[2] در شبکه مصنوعی استفاده کردهاند. کیم و همکارانش[7] با استفاده از روش المان محدود یک شبکه عصبی مصنوعی برای فرآیند شکلدهی فلزات پیشنهاد کرده اند. آنها از الگوریتم پسانتشار خطا و الگوریتم تکثیر سه بعدی برای کاهش تعداد شبیه سازی المان محدود برای طراحی محصولات تولیدی آهنگری استفاده کرده اند. مروتی و همکاران[8]، از شبیه سازی فرآیند کشش عمیق در نرم افزار Abaquse و ترکیب شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک برای بهینه سازی شکل اولیه ورق استفاده کرده اند. براساس نتایج آنها شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک به خوبی میتوانند با هم ترکیب شده و برای مدلسازی و بهینه سازی فرآیندهای مختلف استفاده شوند. جی و رامامورتی[9]، یک روش بهینه سازی عددی برای تعیین هندسه ی بهینه ی ورق پیشنهاد داده اند. هدف آنها افزایش شکل پذیری ورق با جلوگیری از ایجاد دو عیب شکست[3] و کشیده شدگی به داخل[4] و پارامترهای متغیر آنها مشخصات یک ورق مناسب بوده است. آنها طراحی بهینه را برای سه پروفیل مختلف انجام داده و در نهایت با توجه به شکل پذیری قطعه و یکنواختی شکل فلنج قطعه نهایی، پروفیل دایرهای را به عنوان شکل بهینه ورق برای کشش قطعه مستطیل شکل پیشنهاد کردهاند.
با مطالعه مقالات در زمینه بررسی اثرات هندسه دورریز و شرایط مرزی در کیفیت محصول نهایی، به این نتیجه رسیده شد که تاکنون این اثرات در کیفیت محصول با استفاده از روش اجزاء محدود معکوس[5] بر پایه تکنیک تاکردن[6] مدلسازی نشده است . در نتیجه هدف از این تحقیق بررسی اثرات هندسه دورریز در کیفیت محصول نهایی فرایند کشش عمیق در صنایع خودروسازی میباشد. در این مدلسازی، از روش المان محدود معکوس بر پایه تکنیک تاکردن و شبکه عصبی مصنوعی[7]برای بررسی اثرات هندسه دورریز در کیفیت محصول نهایی استفاده خواهد شد. در این مدلسازی، مقدار نازکشدگی(کرنش ضخامتی) در مرکز و دیواره قطعه، بعنوان متغیرهای طراحی مسأله تعریف میشوند و همچنین تعدادی مشخصه خروجی به منظور محک زدن کیفیت ورق شکل داده شده نظیر تخمین اندازه بلانک اولیه و اثرات هندسه دورریز که شامل طول ناحیه ورقگیر و شعاع فلنج قطعه است، در نظر گرفته میشود.
2- روش پژوهش
1-2- روش المان محدود معکوس
در روش المان محدود معکوس هندسه قطعه نهایی جز ورودی مشخص طراحی مسأله است و بوسیله آن به تخمین پارامترهای فرآیند کشش عمیق پرداخته میشود. در این روش شکل، اندازه بلانک اولیه و توزیع کرنش و تنش در قطعه نهایی جز مجهولات محسوب میشوند. در این روش سه فرض زیر برای حل مسائل در نظر گرفته میشود:
1) ماده همسانگرد و ناهمسانگرد نرمال
2) استفاده از تئوری تغییر شکل پلاستیسیته
3) شرایط تنش صفحهای
در ادامه روش المان محدود معکوس تاکردن تک مرحلهای معرفی میشود.
در ابتدا هندسه ی قطعه نهایی را با المان غشایی مثلثی که هر گره دارای دو درجه آزادی هستند مشبندی کرده، سپس از تکنیک تاکردن بر روی هندسه قطعه نهایی استفاده میشود. این تکنیک همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است شامل دو مرحله اصلی است: 1) تصویر کردن، که در آن مختصات طول و عرض تمام المانها تصویر شده روی سطح برابر مختصات طول و عرض نقاط موجود روي قطعه سه بعدي ميباشد. 2) تا کردن، که در آن هر المان بطور مجزا حول مرکز المان دوران داده میشود تا بصورت افقی در بیایند.
شکل1- فرآیند تاکردن و تصویر کردن هر المان از قطعه نهایی[3]
از آن جایی که در این تکنیک از روابط تغییر شکل کوچک استفاده میشود، ماتریس سختی المان یک ماتریس ثابت خواهد بود در نتیجه با استفاده از اصل کمینه کردن انرژی پتانسیل در المان غشایی مثلثی، ماتریس سختی هر المان بصورت زیر تعیین میگردد[3]:
در اين رابطه، ماتریسD ، ماتریس خاصیت ماده و ماتريسB ، عملگر خطي کرنش است. همچنين در ابتدا، ضخامت تمامی المانها برابر ضخامت ورق اوليه فرض میشود و در مراحل بعدي حل، تصحيح خواهد گرديد. در روش تاکردن، نيروهاي خارجي وارد بر سيستم به صورت نيروهاي صفحه اي درنظر گرفته ميشوند. اين نيروها معادل نيروهايي هستند که سبب تغيير شکل قطعه سه بعدي به حالت اوليه و يا حالت تاشده به ورق اوليه ميباشند. همچنین جابجایی هر گره از المان دو مولفه دارد:
بنابراین میتوان از تفاضل مختصات گره هاي المان تاخورده با المان تصوير شده مولفههای مربوط به جابجایی گره های المان را بدست آورد. درنتيجه بردار نيرو در المان f به صورت زير محاسبه ميگردد:
کمينه کردن انرژي پتانسيل در روش المان محدود، به يک دستگاه معادلات خطي بر حسب سختي، جابجايي گره ها و نيروهاي خارجي وارد بر گرهها منجر ميشود. بنابراين در اين مرحله بايد بردار نيروها و سختي در تمام گره ها با يکديگر مونتاژ گردند. در نتیجه نيرو در يک گره، از جمع برداري نيروهاي تمامي المان هايي که در آن گره اشتراک دارند به دست ميآيد. همچنين مونتاژ ماتريس سختي براي تمام المان هاي تاخورده مطابق اصول روش المان محدود انجام ميگيرد. بنابراين سيستم معادلات خطي کلي ناشي از اصل کمينه کردن انرژي پتانسيل به صورت زير میشود:
در رابطه بالا F بردار نیروی کلی، K ماتریس سختی و بردار نیروی جابجایی کلی گرهها میباشند.
براي حل دستگاه معادلات فوق بايد برخي از گره ها ثابت گردند. به عنوان نمونه وقتي که با استفاده از تقارن، يک چهارم قطعه مدل ميشود، نقاط واقع برروي خطوط تقارن بايد روي همان محور حرکت کنند. بردار a به دست آمده از معادله، معرف ميزان جابجايي گرهها بوده و با افزودن آن به مختصات نقاط تصوير شده، شکل بلانک اوليه حاصل ميشود. شکل به دست آمده به عنوان تخمين ابتدايي محسوب گشته و در ادامه تصحيح ميگردد. براي انجام تصحيحات برروي شکل به دست آمده، لازم است کرنشهاي هر المان محاسبه شوند. در اين مرحله، براي هر المان مثلثي که تغييرشکل همگن را تجربه کرده است، دو حالت ابتدايي(قبل از بارگذاری) و نهايي(بعد از بارگذاری) معلوم است. بنابراين کرنش مطابق روابط مکانيک محيطهاي پيوسته قابل محاسبه است. بعد از محاسبه کرنش در هر المان، خواص ماده تصحيح شده و مجدداً حل تکرار ميشود. بعد از تکرار اين روند، تغييري در جابجايي گرهها حاصل نشده و همگرايي حاصل ميگردد. پس از اولین مرتبه حل و بدست آوردن کرنشها، خاصیت ماده از روش مستقیم[1] مطابق شکل 2 تصحیح میشود[10].
شکل 2- تصحیح خاصیت ماده با روش مستقیم[11]
از آنجاييکه در اولين مرحله، مقدار کرنش در هر المان معين نيست، خاصيت تمامي المانها الاستيک و ضخامت آن ها با يکديگر برابر فرض شده است. به اين ترتيب ماتريس خاصيت ماده در اولين تکرار (D) براي همه المانها به صورت زير خواهد بود:
در این رابطه، ضریب پواسون و E مدول الاستیسیته ماده است. بعد از اولین مرتبه حل و محاسبه کرنشها در جهات اصلی، میتوان کرنش معادل را محاسبه نمود.
در رابطه بالا، r ضریب ناهمسانگرد نرمال است. همچنین نازکشدگی از مجموع کرنشها در جهات اصلی محاسبه میشود.
با داشتن مقدار کرنش معادل میتوان از رابطه سختشوندگی هولمن، تنش سیلان معادل را محاسبه نمود.
درنتيجه با استفاده از تئوري تغيير شکل پلاستيسته در قانون سيلان[1]، ماتریس D مطابق زير خواهد شد:
که در رابطه بالا r ضریب ناهمسانگرد نرمال است. در مرحله بعدي، با توجه به کرنش هاي به دست آمده در هر المان، ماتريس خاصيت ماده و ضخامت هر المان اصلاح شده و مجدداً دستگاه معادلات خطي حل ميگردد[11].
2-2- شبکه عصبی مصنوعی
شبکههای عصبی، سیستمها و روشهای محاسباتی جدیدی برای یادگیری ماشینی، نمایش دانشها و در آخر اعمال دانش به دست آمده در جهت پیشبینی پاسخهای خروجی از سامانه های پیچیده هستند. فکر اصلی این گونه شبکهها تا حدودی الهامگرفته از شیوه ی کارکرد سیستم عصبی زیستی برای پردازش داده ها و اطلاعات به منظور یادگیری و ایجاد دانش قرار دارد. عنصر کلیدی این ایده، ایجاد ساختارهایی جدید برای سامانه ی پردازش اطلاعات است. این سیستم از شمار زیادی عناصر پردازشی فوقالعاده بهمپیوسته با نام نورون[1] تشکیل شده که برای حل یک مسئله با هم هماهنگ عمل میکنند و توسط سیناپسها (ارتباطات الکترومغناطیسی) اطلاعات را منتقل میکنند. قوانین یادگیری مختلفی برای شبکه های عصبی موجود است که یکی از معروفترین و پرکاربردترین قوانین شبکه های عصبی مصنوعی، شبکه عصبی پرسپترون[1] بخصوص پرسپترون چندلایه میباشد. این شبکهها قادرند، پس از انتخاب مناسب تعداد لایه ها و نورونها، یک مدل غیرخطی را با دقت بالا تخمین بزنند. در بسیاری از مسائل پیچیده ی ریاضی که به حل معادلات غیر خطی منجر میشود، یک شبکه ی پرسپترون چند لایه میتواند به سادگی با تعریف اوزان و توابع مناسب مورد استفاده قرار گیرد. نورونهایی که در لایه ورودی هستند، نورونهایی حسی[2] و نورونهای لایه خروجی، نورونهای پاسخ دهنده[3] هستند. در لایه پنهان[4] نیز، نورونهای پنهان وجود دارند.
بنابراین در این پژوهش از نرمافزار Matlab جهت ایجاد شبکه عصبی مصنوعی برای بررسی اثرات هندسه دورریز در فرآیند کشش عمیق بهره برده میشود.
1-2-2- مدلسازی فرآیند کشش عمیق توسط شبکه عصبی مصنوعی
از آن جایی که در این پژوهش طراحی اثرات هندسه دورریز که شامل طول ناحیه ورقگیر و شعاع فلنج و همچنین تخمین بلانک اولیه بهعنوان مشخصه های مهم خروجی در این فرآیند در نظر گرفته میشود، بنابراین به ایجاد و آموزش شبکه های عصبی پرداخته میشود. به منظور استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی اطلاعات جمعآوری شده از روش المان محدود معکوس بصورت تصادفی به سه دسته ی داده های آموزش، داده های اعتبارسنجی و داده های تست تقسیم میشوند. از میان 29 گروه داده ی موجود 21 گروه داده برای آموزش و 4 گروه داده جهت اعتبارسنجی و 4 گروه داده جهت تست شبکه عصبی استفاده میشود. در این پروژه تعداد نورونهای مخفی برابر 6 در نظر گرفته میشود.
همچنین نازکشدگی در مرکز و دیواره قطعه در قطعات فنجان دایره ای و مربعی بعنوان تابع ورودی شبکه عصبی در نظر گرفته میشوند. شکل 3 ساختار شبکه عصبی مورد استفاده در مدلسازی فرآیند کشش عمیق را نشان میدهد.
شکل 3- ساختار شبکه عصبی مورد استفاده در مدلسازی فرآیند کشش عمیق
در شکل 4 نمودار رگرسیون آموزش شبکه عصبی برای قطعه فنجان دایرهای(الف) و مربعی(ب) برای تخمین بلانک اولیه آورده شده است که محور افقی هر نموار نشاندهندهی تخمین بلانک اولیه حاصل از روش المان محدود معکوس و محور عمودی نشان دهنده مقادیر حاصل از پیشبینی شبکه عصبی مصنوعی است.
شکل4- رگرسیون خطی داده ها آموزشی
3- نتایج و بحث
در این پژوهش از دو فنجان دایرهای و مربعی مطابق شکل 5 برای بررسی اثرات هندسه دورریز استفاده شده است. از آنجایی که قطعات متقارن هستند، یک چهارم قطعه در نظر گرفته میشوند(تمامی ابعاد در شکل 5 برحسب میلیمتر است). همچنین جنس و مشخصات ورق استفاده شده در این پژوهش در جدول 1 آورده شده است[3].
شکل 5- فنجان های دایره ای و مربعی
همانطور که در قسمت قبل بیان شد، برای جمعآوری داده برای ایجاد شبکه عصبی در قطعه فنجان دایرهای شعاع فلنج (برحسب میلیمتر) را در بازهی 7≥ R≥ 3 و طول فلنج (برحسب میلیمتر) در بازه 23.76≥ L≥ 19.44 و برای قطعه فنجان مربعی 12≥ R≥ 8 و طول فلنج در بازه ی 33≥ L≥ 27 در نظر گرفته میشود.
به منظور بررسی کارآیی روش پیشنهادی برای اثرات هندسه دورریز در فرآیند کشش عمیق باید نتایج شبکه عصبی با دادههای حاصل از روش المان محدود معکوس مقایسه شود. برای این منظور مقادیر پارامترهای ورودی برای چند نمونه از قطعات فنجان مربعی و دایرهای با استفاده از روش المان محدود معکوس حل میگردند و مقادیر خروجی اخذ شده با نتایج شبکه عصبی برای این مقادیر ورودی مقایسه میشوند. همچنین در این مقاله برای صحت سنجی نتایج المان محدود معکوس از نرم افزار Abaquse استفاده میشود.
در جدول 2 و 3 ابتدا برای صحت سنجی نتایج روش المان محدود معکوس به مقایسه نتایج آن با استفاده از نرم افزار Abaquse پرداخته و در مرحله بعد به مقایسه نتایج شبکه عصبی دو مدل دلخواه از قطعه فنجان دایرهای با روش المان محدود معکوس پرداخته میشود.
نمودار حد شکل دهی و بلانک اولیه برای طول(L) 5 میلیمتر و شعاع فلنج(R) 21.6 میلیمتر از فنجان دایره ای در شکل6 نشان داده شده است.(در نمودار حد شکل دهی محور افقی کرنش در جهت اصلی x و محور قائم کرنش در جهت اصلی y است).
شکل 6- نمودار حد شکل دهی و بلانک اولیه برای فنجان دایره ای
همچنین در جدول 4 و 5 ابتدا برای صحت سنجی نتایج روش المان محدود معکوس به مقایسه نتایج آن با استفاده از نرمافزار Abaquse پرداخته و سپس به مقایسه نتایج شبکه عصبی دو مدل دلخواه از قطعه فنجان مربعی با روش المان محدود معکوس پرداخته میشود.
نمودار حد شکل دهی و بلانک اولیه برای طول 10 میلیمتر و شعاع فلنج 30 میلیمتر از فنجان مربعی در شکل 7 نشان داده شده است.
شکل 7- نمودار حد شکل دهی و بلانک اولیه برای فنجان مربعی
4- نتیجه گیری
در این تحقیق، ابتدا به جمع آوری داده ها از دو قطعه ی فنجان دایره ای و مربعی با استفاده از روش المان محدود معکوس تاکردن پرداخته و سپس برای تخمین مقادیر دورریز و بلانک اولیه به ایجاد شبکه های عصبی مصنوعی پرداخته میشود، که نتایج زیر را به دنبال دارد:
1- با استفاده از مدلهای شبکه عصبی میتوان در صرف هزینه و زمان صرفه جویی کرد.
2- این روش نیازی به استفاده از روش المان محدود مستقیم و یا انجام آزمایشات عملی نخواهد داشت.
3- همچنین با ایجاد این مدلهای شبکه عصبی مصنوعی براحتی میتوان مقادیر بلانک اولیه و هندسه دورریز شامل طول ناحیه ورقگیر و شعاع فلنج را برای قطعات بررسی شده در این پژوهش با تعیین مقدار نازکشدگی در مرکز و دیواره قطعه بدست آورد.
این مقاله توسط کسری احمدی درزیکلایی، منصور شاملوفرد، احمد عاصمپور در اولین سمپوزیوم ساخت بدنه خودرو (BIW98) The First Symposium on Automotive Body In White manufacturingدر دانشگاه صنعتی شریف ارائه شده است
مراجع
[1] A. Haghparast, H. Gorji, M. Bakhshi, G.M. Alinejad . Experimental and Numerical Study of Hydrodynamic Deep Drawing Process of Rectangular Cups and Blank Shape Optimization, 2018, p 851-862.
[2] Naceur, H., Guo, Y. Q., & Batoz, J. L. (2004). Blank optimization in sheet metal forming using an evolutionary algorithm. Journal of Materials Processing Technology, 151(1-3), 183-191.
[3] Azizi, R., &Assempour, A. (2008). Applications of linear inverse finite element method in prediction of the optimum blank in sheet metal forming. Materials & Design, 29(10), 1965-1972.
[4] Debray, K., Li, Y. M., &Guo, Y. Q. (2013). Parametric design and optimization of addendum surfaces for sheet metal forming process. International journal of material forming, 6(3), 315-325.
[5] Lin, Zone-Ching, and Da-Yuan Chang. "Application of a neural network machine learning model in the selection system of sheet metal bending tooling." Artificial intelligence in engineering 10, no. 1 (1996): 21-37.
[6] Ruffini, R., and J. Cao. Using neural network for springback minimization in a channel forming process. No. 980082. SAE Technical Paper, 1998.
[7] Kim, D. J., and B. M. Kim. "Application of neural network and FEM for metal forming processes." International Journal of Machine Tools and Manufacture 40, no. 6 (2000): 911-925.
[8] M. R. Morovvati, B. Mollaei-Dariani, M. Haddadzadeh, Initial Blank Optimization in Multilayer Deep Drawing Process Using GONNS. Journal of Manufacturing Science and Engineering, 2010. 210(13): p. 1738-1747
[9] H.C. Gea, R. Ramamurthy, Blank design optimization on deep drawing of square shells. IIE transactions, 1998. 30(10): p. 913-921.
http://behsanandish.com/learning/computational_intelligence/%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%B5%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C/
[10] مسعود حاجيان، "آناليز کرنش در پرسکاري ورق به روش اجزا محدود معکوس با در نظر گرفتن اثرات ابزار"،پايان نامه
کارشناسي ارشد، دانشگاه صنعتي شريف، شهريور 1387.
[11] مهدی بستانشیرین، "ارایه یک روش المان محدود معکوس چندمرحلهای در تحلیل فرآیند شکلدهی ورق"، رساله دکتری، دانشگاه صنعتی شریف، دی 1392.
درج دیدگاه